هر کسب و کاری برای رسیدن به اهدافش ُ مثل رشد در فروش، نیاز به برقراری ارتباط موثر و تعامل با بازار داره که به مجموعه‌ای از این فعالیت‌ها، بازاریابی (بازارسازی) میگیم. پس درواقع کسب و کارها، مایلن تا با مشتری‌های خودشون ارتباط برقرار کنن و از طریق یک بستر ارتباطی ، یه پیام رو به اون‌ها منتقل کنن.
حالا تبلیغات هم یکی از انواع فعالیت‌های بازاریابی و برقراری ارتباطه،که کسب و کارها برای اون هزینه می‌کنن تا بتونن پیام مدنظرشون رو در قالب یک بستر (که بهش میگیم رسانه و جلوتر تعریفش می‌کنیم) به مخاطب هاشون منتقل کنن.
طبق این انجمن تبلیغات بریتانیا، تبلیغات وسیله‌ای برای برقراری ارتباط با کاربران یک محصول یا خدماته. تبلیغات پیام‌هایی هستن که هزینه اون توسط کسانی که اون رو ارسال می‌کنن پرداخت می‌شه و هدفش، اطلاع‌رسانی یا تأثیرگذاری روی افرادیه که اون پیام رو دریافت می‌کنن. پس اینجا ما با دو تا پارامتر مهم طرف هستیم؛ یعنی پیام و بستر انتقال پیام (که در واقع همون چیزیه که براش هزینه میشه).
خب اولاً همه‌ی کسب و کار‌ها در تلاشن تا هزینه تبلیغات خودشون رو مدیریت کنن یا به عبارت دیگه، برای بهترین و مؤثرترین تبلیغ هزینه کنن. پیام‌هایی هم که در تبلیغات منتقل میشه برای هر کسب و کاری متفاوته. یکی ممکنه بخواد درباره اخرین تغییرات کالاها و خدماتش اطلاع رسانی کنه، یکی دیگه میخواد مشتری‌های خودش رو فراخونی کنه که کاری رو انجام بدن یا اصن می‌خواد به یه بازار جدید ورود کنه و داره برای اون زمینه سازی می‌کنه.

این طیف گسترده رو میشه از چندین جهت مختلف تقسیم‌بندی و دسته‌بندی کرد. توی قسمت قبل هم گفتیم چیزی که توی تبلیغ مهمه اینه که چه پیامی رو، در چه زمان و مکانی، برای چه کسایی و با چه هدفی و در قالب چه محتوایی میخوایم منتقل کنیم. پس میشه تبلیغات رو به صورت کلی بر اساس نوع پیام ،مخاطب‌هاشون و قالب محتواشون تقسیم بندی کرد.
با گذر زمان و پیشرفت راه‌های مختلف ارتباطی، دست کسب و کار‌ها توی انتخاب قالب تبلیغات خیلی بازتر شده. الان دیگه مثل قدیم، اگهی رفتن توی تلویزیون راه باحالی واسه تبلیغ کردن نیست و تنوع خیلی زیادی برای اون وجود داره. از نام‌آشناترین اون‌ها گرفته مثل تبلیغات چاپی، بیلبوردی یا خارج از خانه، رادیو و تلویزیونی، پیامکی و ایمیلی، پادکست و محتوای ویدیویی تا انواع دیجیتالی اون مثل فضای مجازی و موبایلی، تبلیغات کلیکی، تبلیغات موتورهای جستجو (نمونه ش رو می‌تونید توی گوگل ببینید) و انواع خلاقانه‌تر اون‌ها مثل تبلیغات چریکی یا اصطلاحاً گوریلا که یه نوعی از تبلیغات خلاقانه و معمولاً کم هزینه س که مخاطب‌ها رو درگیر و باهاشون تعامل می‌کنه.
از نظر پیامی هم که توی هر تبلیغ منتقل میشه، می‌تونیم تبلیغات رو دسته بندی کنیم. گاهی اوقات این پیام، مربوط به برندسازی یک کسب و کاره، بعضی وقتا درباره محصول یا خدمات جدید یا حتی قدیمیه، ممکنه یه کسب و کار برای اطلاع‌رسانی اتفاقات و رویدادهای جدیدی که ایجاد کرده تبلیغ کنه و حتی ممکنه کمی جسورانه تر، کسب و کاری بخواد خودش رو در ذهن مخاطب از رقباش متمایز کنه. هوشمندی کسب و کارها به اینه که بدونن برای هر پیامی، از چه قالبی از تبلیغات استفاده کنن. به قول معروف،

اگه توی زمینه تبلیغات دستی بر آتش دارید که هیچی... اما اگه نه، بد نیست معانی چند مورد از اصطلاحات فرنگی یا تخصصی‌ای که توی این صنعت پرکاربرده رو با هم مرور کنیم.
تبلیغات Out of Home | یا همون تبلیغات خارج از خانه و برای کوتاهی سخن(!) بعضی وقتا OOH هم میگن بهشون. اسمشون هم روشونه؛ هر تبلیغی یا تلاش برای دیده شدن که به صورت‌های مختلف در فضای شهری و محل‌های عمومی و خارج از خانه انجام بشه بهش میگن OOH. مثال هاش رو هم که هر روز می‌بینیم؛ بیلبوردهای شهری، مترو و اتوبوس، بنرهای تبلیغاتی توی فرودگاه یا مطب دندان‌پزشک.
تبلیغات ATL | سر حرف Above the Line هستش و به تبلیغاتی که به صورت گسترده و انبوه برای یه تعداد زیادی از مخاطب‌ها با هدف اطلاع رسانی و ایجاد آگاهی انجام میشه میگن ATL. معمولاً هزینه بیشتری دارن و یه جور سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب میشن.
تبلیغات BTL | سر حرف Below the Line هستش و یجورایی برعکس تبلیغات ATL، ابعاد اون کوچیک‌تر و مخاطب اون خاص تره. برای یک محدوده و مخاطب مشخص تعریف میشن و زودبازده‌تر هم هستن و نتایجش رو میشه توی زمان کمتری دید.
Call to Action | فراخوانی برای اقدام بهش میگن و بیشتر توی حوزه تبلیغات فضای مجازی و سایت‌ها به کار میره اما توی تبلیغات هم کاربرد داره. خیلی ساده یعنی توی یه سایت یا تبلیغ، از مخاطب میخوان که کاری رو انجام بده. مثلاً یه تقلب بخوایم برسونیم، توی صفحه اصلی همین سایت ، اونجایی که نوشتیم «ورود و عضویت» درواقع داریم شما رو برای عضو شدن توی سایتمون فراخوانی می‌کنیم. CTA، به عنوان یه شاخص برای ارزیابی تأثیرگذاری تبلیغات هم بکار میره.
Impression & Reach | دو تا اصطلاحن که توی تبلیغات دیجیتال و فضای مجازی کاربرد دارن. Impression یا اثر، یعنی تعداد دفعاتی که یه تبلیغ به دست مخاطب‌ها رسیده، فارغ از اینکه اون رو دیدن یا نه که معمولاً تخمینی هستش. Reach هم تعداد کل افرادیه که تبلیغ رو میبینن. مثلاً اگه یه تبلیغ توی اینستاگرام ۱۰ بار برای یه نفر فرستاده شده و فقط ۱ بار اون رو دیده، نسبت I به R میشه ۱۰٪.
تبلیغات 360° | هم نوعی از تبلیغات و هم استراتژی بازاریابی محسوب میشه. روشی از تبلیغاته که توی اون از همه مسیر‌های موجود سنتی و دیجیتال و کانال‌های مختلف برای برقراری ارتبط با مشتری و مخاطب استفاده میشه.